روایت اول / از مجموعه روایتهای هنر اعتراضی؛
در سالهای اولیه شیوع ایدز، دولت و رسانههای اصلی آمریکا به طرز فاجعهباری این بحران را نادیده میگرفتند. در سال ۱۹۸۵ و آن هنگام که رئیس جمهور ریگان برای نخستین بار کلمه ایدز را بر زبان آورد، ۱۲۰۰۰ آمریکایی جان خود را از دست داده بودند. در همان سال، شش هنرمند- آورام فینکلشتاین۱، برایان هوارد۲، الیور جانستون۳، چارلز کرلوف۴، کریس لیون۵ و خورخه سوکارس۶– در شهر نیویورک گرد هم آمدند تا تجربیات خود را از غیبت و فقدان صحبت از ایدز در فضاها و گفتگوهای عمومی به اشتراک بگذارند.
این گروه از هنرمندان در تلاش برای یافتن راه محسوسی بودند که بتواند منجر به بسط آگاهی شود که بدین منظور «پوستر» را برگزیدند. آنها به این نتیجه رسیدند که در پوستر نهایی، نوشته (متن) کمی وجود داشته باشد. فینکلشتاین یکی از اعضای گروه در این باره اینطور توضیح میدهد: «بیانیهها و مانیفستها کار نمی کنند… جملات به ندرت کار میکنند. شما به نیش و کنایههای گزنده و عبارات جذابی نیاز دارید که در عین حال به زبان ساده ساخته شدهاند. پوستر دقیقاً همان است. پوستر کاملا مناسب گوش آمریکایی است. قدرت دارد. اگر تا به حال جلوی یک پوستر متوقف شدهاید یا سر خود را برای دومین بار چرخاندهاید، یعنی این قدرت در حال اثر گذاری ست“.
همکاریهای این گروه در سال ۱۹۸۷ نتیجه داد: مثلثی به رنگ صورتی ( که نسخهای معکوس از نمادی بود که نازیها برای برچسب زدن بر مردان همجنسگرا استفاده میکردند) بر روی زمینهای مشکی بود که بر بالای شعار “سکوت = مرگ” نقش بسته بود. گروه افرادی را برای چسباندن پوسترها در پنج محله اصلی نیویورک از جمله میدان تایمز استخدام کردند. محلات و مکانها بگونهای انتخاب شدند که هم جمعیت متنوعی را تحت پوشش قرار دهند و هم مورد توجه رسانهها قرار گیرند. یک شبه، تعداد بسیاری پوستر در محلهای فوقالذکر چسبانده شد و صبح روز بعد، شهر در حالی از خواب بیدار شد که آنچه در پیشِ رو داشت بدل به ماندگارترین نماد کنشگریهای مرتبط با بیماری ایدز شد.
۱- Avram Finkelstein
۲- Brian Howard
۳- Oliver Johnston
۴- Charles Kreloff
۵- Chris Lione
۶- Jorge Socarrás