اثر مجتبی تاجیک | mojtaba tajik artwork

تن-ها

گالری اثر این روزها میزبان مجموعه‌ی جدیدی ست از نقاشی‌های مجتبی تاجیک با عنوان «تن-ها». مجتبی تاجیک متولد ۱۳۴۵ در تهران و عضو انجمن نقاشان است که تا کنون نمایشگاه‌های انفرادی متعددی را برگزار کرده است که از جمله آن‌ها می‌توان به نمایشگاه «مهمور» در گالری اثر (۱۳۹۴) و نمایشگاه انفرادی در زیرزمین دستان (۱۳۹۵) اشاره کرد. «تن-ها» سری جدید نقاشی‌های مجتبی تاجیک است که از روز جمعه، هفدهم آذر در گالری اثر گشایش یافته و نمایش آثار تا هشتم دی ماه ادامه خواهد داشت.

[su_expand more_text=”بیشتر بخوانید” height=”140″ hide_less=”yes” text_color=”#505050″ link_color=”#3f394e” link_align=”right”]برای بیننده‌ی ناآشنا با پیشینه‌ی نقاشانه‌ی مجتبی تاجیک به ذکر این تاریخچه بسنده می‌کنم که او از حرفه ی عکاسی به دنیای نقاشی وارد شده است. اهمیت این سرمنشاء در آثار او بیش از تکنیک واقعگرایی عکاسانه است. او از ابتدا به اهمیت قاب بندی در خلق یک تصویر واقف بوده و بخش عمده‌ای از رویکرد بصری خویش را به قابهای بسته و اشیای گرفتاردر تگنای آنها گره زده است. مجتبی تاجیک از معدود نقاشان معاصر است که هویت هنری خویش را به بازگویی حافظه ی تصویری طبقه‌ی میان شهری بازگمارده است. در نقاشی‌های پیشین او انبوه جعبه های تنگ و کوچک به همراه اشیای درونشان داستانهای سمبولیک از سرنوشت این طبقه ی شهری حکایت می‌کردند: تنهایی، به دورافتادگی، موشکهای کاغذی گرفتار آمده، پروازهای سوخته و اشیای کوچک و آشنایی که با سرعتی تمام از برابر چشمانمان گذشته و به تاریکی فراگیر درون جعبه ها سپرده می‌شدند. مجموعه ی اخیر در این نمایشگاه چرخشی آشکار در فضای آشنای هنرمند به شمار می‌رود. در این انتخاب جدید اشیای او تنها به لباسهای آویخته به چوب‌رختی محدود شده‌اند، از تاریکی جعبه ها به درآمده و بر پس زمینه ای بسیط و نورانی اما سرد و سیمانی جا خوش کرده‌اند. آیا این نگاه تازه به این معناست که تاجیک به خود قبولانده است تا یکبار برای همیشه از قاب‌های تنگ و آشنای خود به درآمده و به فضای بازسرد بیرون آن نقل مکان کند؟ یا شاید این جابجایی تنها موید آن است که او تنگناهای خویش را به فضای آزاد بیرون از خود نیز تعمیم می دهد؟ قضاوت را به بیننده هوشمند این نمایشگاه وا می‌گذارم. خود اما ترجیح می دهم تا در برابر این نقاشی‌ها ایستاده و خیال بافی کنم. گویا که از پس این لباسهای آویخته و از آن سوی دیوارها نوای آرام ترانه‌ای به گوش می‌آید. ترانه‌ای که آرام است اما غمگین نیست. شما را دعوت می‌کند تا رخت برتن کرده و آماده شوید. شاید ضیافتی در راه است.
› کوروش صفی نیا | بیانیه نمایشگاه «تن-ها»[/su_expand]