نگارخانه های سه کشور

نگارخانه‌های پایتخت سه کشور

[su_note note_color=”#d9edf7″]رسم‌الخط نوشتاری این متن مطابق با خواست نویسنده است و آرت گالریز دخالتی در آن نداشته است.[/su_note]

شاید برای بسیاری این پرسش پیش آمده باشد که داستان این همه نگارخانه که یکی پس از دیگری چون قارچ در تهران سر برمی‌آورد چیست؟ پیش از این می‌بایست آماری از نگارخانه‌های لندن به دست داده شود. ولی نخست می‌بایست ویمندی (تعریفی) از نگارخانه در آنجا یا کشورهای پیشرفته به دست داده شود: نگارخانه (گالری) در کشورهای بزرگ به هرجایی برای نمایش آفریده‌های تاریخی و نوین و از مد تا گل و تاریخ طبیعی تا ورزش و هرچیزی که بتوان نمایش داد را دربر می‌گیرد. از این رو آمار نگارخانه‌های لندن اندکی بالاتراز ۴۵۰ نگارخانه است که از این میان ۲۵۰ دیرینکده (موزه) و نهادهای بدون سودخاهی است. پس نزدیک به ۲۰۰ نگارخانه برجای می‌ماند که از مد تا گل و هنرهای زیبا (نقاشی، پیکره‌سازی، چاپ دستی، پرفورمنس آرت، رقص، عکاسی و …) تا صنایع دستی و شاخه‌های دیگر را دربر می‌گیرد.
نیاز به یادآوری نیست که برگزیدن لندن بدلیل همسانی آمار جمعیت بریتانیا با ایران است. پس کشور روسیه و مسکو را پایتخت سوم گذاشتم که جمعیت و ‌پهناوری آن در سنجش با ایران برکسی پوشیده نیست. در مسکو ۲۷ نگارخانه‌ی ویژه برای هنرهای زیبا هست که بجز دیرینکده و شاخه‌های دیگر است. حال در سنجش با تهران که بالاتر از ۲۲۰ نگارخانه برای هنرهای زیبا (+خوشنویسی) دارد می‌بایست برهان‌های ویژه‌ای برای این‌همه‌ نگارخانه در پس پرده باشد!!؟
پس این گمانه‌زنی‌ها را که به درازای ۲۶ سال فراگیری و آموختن تا آموزش هنر داشته‌ام به دست می‌دهم. این در حالی است که بسیاری از هنرمندان و هنردوستان تا خریداران آگاه هستند که شمار زیادی از هنرمندان بزرگ و ‌زنده کمتر آثارشان را نمایش می‌دهند و بیشتر آثار آنانی نمایش داده می‌شود که رخت از زندگی بربسته‌اند و یا جوان‌هایی که بیشتر گل و بلبل، هنرهای آرایه‌ای یا تزیینی و تا اندکی تن‌کامه‌ای (اروتیک آرت) پدید می‌آورند و شمار بسیار بسیار کمی هم هنرمندان جوانی که سرشان به تنشان می‌ارزد؛ آن هم اگر پای رابطی کلفت در میان باشد:
۱- نبود مدیریت درست و کارآمد برای ساماندهی و نظارت بر این نگارخانه‌ها.
۲- پولشویی (رانت‌خواری) در سنجش با فروش کم و‌نبود دیرینکده‌هایی تخصصی جز چند دیرینکده که آن هم برای آبروداری تنها درشان را گل نگرفته‌اند وگرنه سالهاست مرگشان را به چشم سر و چشم جان دیده‌ایم.
۳- نبود خریدارانی در قد و قواره‌ی اروپاییان و ‌به ویژه لندن که یادآور شدیم و از این رو‌ پس از ناتوانی در فروش آثار، مغازه‌ای باز کرده‌اند برای سرکیسه کردن دانش‌آموختگان بیچاره‌ی هنری.

با اندکی تامل و بازنگری پیشرفت‌های هنری می‌توانیم به این نکته دست بیابیم که با وجود تلاش شمار بسیار اندکی از نگارخانه‌داران ایرانی و ‌فشار و‌ ناتوانی و ناکارآمدی تا دشمنی دولت در برپایی دیرینکده‌های تازه یا سنگ اندازی کردن پیش پای بخش خصوصی و مدیریت نادرست یا بسته‌، یکی از بخش‌های ویرانگر هنر به شمار می‌آید. بخش‌های خصوصی هم‌که بدون‌صاحب یکه تاز این میدان‌اند در ویرانگری و به بیراهه بردن بسیاری از نوجویان و هنرمندان این کشور. ناکارآمدی این نگارخانه‌ها در داد و ستدهای فرامرزی و جهانی تا حرفه‌ای برخورد نکردن در برگزاری نمایشگاه‌ها و فروش و ایجاد زمینه‌ای برای پیدایش و کشف هنرمندان اثرگذار هم نمونه‌ای دیگر از این کاستی‌ها و چالش‌های پیش روست که امیدوارم با همت کسانی که دستی بر آتش دارند به زودی شاهد تحولات ارزشمندی در زمینه‌ی هنر باشیم.

_________________________________________
http://www.london-galleries.co.uk
http://www.art-info.com/location/russia/locimosk.htm