اصطلاح هنر آلوده انگاشته برای توصیف آثاری بکار میرود که بطور ویژه با ارجاع به بدن و عملکردهای آن، احساس تمیزی و نزاکت ما را مورد تهدید قرار داده یا از آن سرپیچی میکنند.
در سال ۱۹۹۳ موزه ویتنی در نیویورک نمایشگاهی را با عنوان «هنر آلودهانگاشته: تنفر و تمنا در هنر آمریکایی۱» به نمایش گذاشت که باعث رواج بیشتر این اصطلاح در عرصه هنر شد. هنر آلودهانگاشته بدن انسان را که برای دههها در جریانهای اصلی هنری پیشین نظیر پاپ، مینیمالیسم، هنر مفهومی و پستمدرنیسم بطور وسیعی مورد غفلت واقع شده بود، مجددا مورد بررسی قرار داد. اما بدن در این بررسی دوباره دیگر مشابه آن بدنی ایدهآلی نبود که بطور سنتی در مجسمههای فیگوراتیو غربی دوران یونان باستان دیده میشد. این بدن جدید افسرده، بیمار، کثیف و زخمی و یا در یک کلام ابجکت شده بود.
اصطلاح abjection بطور تحت اللفظی بیانگر «وضعیت مطرود بودن» است. abject مفهومی پیچیده و بینارشتهای (روانشناسی، فلسفه و زبانشناسی) ست که توسط ژولیا کریستوا۲ در کتاب «نیروهای وحشت۳» ساخته و پرداخته شد. در عمل اصطلاح abject تمامی عملکردهای مرتبط با بدن یا جنبههایی از بدن که برای بحث یا نمایش عمومی ناپاک یا نامناسب تلقی میشوند را در بر میگیرد—همچون زخمها، امراض، مایعات مرتبط با بدن (خون، منی، مدفوع، ادرار، …) و مرگ. abject همچنین دارای یک زمینه قوی فمینیسی ست بدین ترتیب که عملکردهای بدنی زنان بطور خاص توسط یک نظام اجتماعی مردسالار «آلوده انگاشته / طرد» شده است.
۱- Abject Art: Repulsion and Desire in American Art
۲- Julia Kristeva
۳- Powers of Horror